زمان چه چیز حیرت انگیزیه.و گذشتنش چه عجیبه که تو انگار که میفهمیش اما واقعا نمیفهمی...
+ غیر از گذشت زمان یه چیز دیگم فهمیدم تو این گشت و گذار.که بضی وختا چه شوتم :))) میگه چیزی که نگفته بودی مثل یه پوستر بزرگ چسبیده به دیوار اینجا.پیاده و عابر ها ! بعد من میگم اونجا کجاس :))) بعد باز برام توضی میده من میگم اصا ربطی نداشته.چجوری دلت نخواسته بزنی منو از حرص اون موقع؟؟ :))) عجیب سه میزنم گاهی :))
برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 189