1795.باخت

باختیم. از مرضیه اینا.

همونجور که دیروز اولین برد زندگیمونو داشتیم امروز اولین باخت زندگیمونو داشتیم.

و عجیب و غریب ریختم بهم.

قبل از رفتن میخواستم اینجا بگم از باختن بدم نمیاد، از باختن میترسم.

و ما باختیم. و من ناامیدترین آدم کره ی زمین شدم. و هنوزم هستم. و ترجیح میدادم و میدم با تیمم حرف نزنم تا تو روحیه اونا تاثیر نذارم.

شانس اوردیم مسابقه های بعدیو گذاش یه روز دیگه. وگرنه با این حس بد تِر میزدیم به همه چی.

امروز یه بازی بیشتر نکردیم ولی اندازه هزارتا بازی خسته م.

واقعا جنبه باختو ندارم هنوز. نیاز دارم یه طوری این حس بدو دور کنم ولی نمیدونم چطوری.

شاید گذر زمان بهترش کنه و ما شنبه یه برنده باشیم. نمیدونم.

الان بی رمق و نا ترین و ناامیدترین ساده ی زمینم.

+ اگه فردا بتونم برم آیین رونمایی مد و نای شاید زیباترین ساده ی زمین بشم.

بچسبد به: دلخوریای زندگی , تربل سادگانه...