مدتهاست آنقدر درگیرِ نشدنها شدهام و آنقدر همه چیز به نتوانستنها گره خورده که یادم رفته مثل گذشته لحظات زیبا را بقاپم و با عکسی، واژهای، چیزی، جاودانهاش کنم.سالها پیش «سادگانه» کافهای بود که پس ا, ...ادامه مطلب
تو اتاقمون که رنگ آمیزیشو دیروز از صبح تا شب تموم کردم نشستم. رو موکت. بوی رنگ میاد و هنوز شبیه یه اتاق واقعی نیست. ولی میشه توش تنها نشست و تونتی وان پایلوت رو با صدای بلند گوش داد و یه چیزایی نوشت.ا, ...ادامه مطلب
بعضیا انقد خوبن ادم حس میکنه توهم ان.جدیدا تو شهر یه چیزایی میبینم که دیگه برام انقدرم سخت نیس باور آرمان شهر.+ تو مداری قرار گرفتم که آرمان شهرم یواش یواش داره تو همین شهر دودی معمولی ظهور میکنه.بچسبد به: من یه دچارمLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
اینو سه چاهار شب پیش نوشتم. فردای این نوشته تصمیم م رو قطعی کردم. پسفرداش راجبش با بقیه حرف زدم. و حالا واقعا ذوقزده و منتظرم واسه کوتاه کردن موهام. بعد از ماه صفر انجامش میدم. + هرچند که امروز یکم دلتنگ شدم., ...ادامه مطلب
داشتم به یه چیزی فک میکردم که تهش به هیچ جا نرسید. واقعا امیدوارم تهش یه غافلگیری مفصل باشه.بهش نیاز دارم.هرچند که حالا حالا ها نباشه.,1069,10696 e wingspan way,1069 the light,1069 the fox,10694 jones rd,1069 form,10697 w centennial pkwy,1069 play,10690 santa monica blvd,1069 camaro ...ادامه مطلب
نزدیک به شونزده ساعت خواب.و دوباره حس اینکه حالا میخوای چیکار کنی؟و رنگ کردن یه روز دیگه توی روزشمار هیژده سالگی.و فکر به اینکه ایا تو در اینده تبدیل میشی ب یه پشتیبان فنی تلفنی؟و فکر به فرانسه خوندن.و بعد بیخیال همه ی اینا شدن.تو همین لحظه ببین چه کاری باید انجام بدی.و لحظه ی بعدی باز به همون لحظه فک کن., ...ادامه مطلب