+ جدا هرچی فک میکنم نمیفهمم حسم به فندق کوچولو چیه.که انقد چشم چشم میکنم دنبالش الکی الکی.
+ امشب افطاری باباجون ایناس و من سر این افطاری کلا یجور حس خودکشی دارم هرسال :)) ینی اصا عین مجبورا در حد خودکشی میدوئم :)) بعد از چندین سال ایندفه تو خونه سفره میندازیم باز. به یاد قدیما :)
+ فقط امسال یه کم دلهره هم دارم.بخاطر ماجراهای لعنتی پیش اومده.که نکنه تاثیر بذاره رو امشب.
+ داشتم فک میکردم اینایی ک تو وب میگم چ فایده ای تو ناخوداگاهم داره که هی انجامش میدم.دیدم چیزیو که میاد تو ذهنم تا ننویسمش اینجا از ذهنم نمیره.
+ نمیدونم میارزه ک باز با همون مربی و همون وضع کلاس بسکتو انتخاب کنم یا برم یه ورزش دیگه.
+ خیلی گرمه هوا.خی لی. چرا پاییز نمیشه پس؟؟؟
برچسب : نویسنده : msadeganea بازدید : 176